جنگ با دشمنان خدا قسمت های:42,41,40,39,38,37,36,

بسم الله النور

بعد از دو سال برگشتم کشورم ... خدا چشم ها و گوش های همه رو بسته بود ... نمی دونم چطور؟ ولی هیچ کس متوجه نبود من در عربستان نشده بود ... 

جنگ با دشمنان خدا قسمت های:35,34,33,32,31

بسم الله النور

درد شدید شده بود ... گاهی از شوک درد، می افتادم روی زمین ... آخر، صدای بچه ها در اومد ... زنگ زدن به حاجی و جریان رو گفتن ... حالش خرابه، بیمه نداره. حاضرم نمیشه ما ببریمش دکتر ... .

جنگ با دشمنان خدا قسمت های 30,29,28,27,26

بسم الله النور

وقتی این جمله رو گفتم ... یکی از خادم ها که سن و سالی ازش گذشته بود ... در حالی که می لرزید و اشک می ریخت، انگشترش رو از دستش در آورد 

جنگ با دشمنان خدا قسمت های 25,24,23,22,21

بسم الله النور

اون جمعه هم عین روزهای قبل، بعد از نماز صبح برگشتم توی تخت ... پتو رو کشیدم روی سرم و سعی می کردم از هجوم اون همه فکرهای مختلف فرار کنم و بخوابم ...

جنگ با دشمنان خدا قسمت های 20,19,18,17,16

بسم الله النور

فاطمیه تمام شده بود اما ذهن من دیگه آرامش نداشت ... توی سینه ام آتش روشن کرده بودن ... .

جنگ با دشمنان خدا قسمت های:15,14,13,12,11

بسم الله النور

یه لبخندی زد ایستاد به نماز ... بدون توجه به من ... .
در باز بود و به خوبی می دونستم بهترین فرصت برای فراره ... اما پاهام به فرمان من نبود ... .

جنگ با دشمنان خدا قسمت های:10,9,8,7,6

بسم الله النور

 بعد از رسیدن به مشهد، طبق اطلاعات و تحقیقاتی که در مورد بهترین حوزه های مشهد و قم کرده بودم؛ رفتم سراغ شون ... .

جنگ با دشمنان خدا:قسمت های 5,4,3,2,1

بسم الله النور

اکثر مسلمانان کشور من، سنی هستن و به علت رابطه بسیار نزدیکی که دولت ما با عربستان داره ، جامعه دینی ما توسط علما و مفتی های عربستانی مدیریت میشه ...