خدایا بگیر هــــر آنچه تـــــو را از ما میـــ گیـرد

۳۴ مطلب در مرداد ۱۳۹۴ ثبت شده است

پست ثابت

  • به یاد مولا صاحب الزمان 
بسم الله الرحمن الرحیم
اِلـهی عَظُمَ الْبَلاءُ ، وَبَرِحَ الْخَفاءُ ، وَانْکَشَفَ الْغِطاءُ ، وَانْقَطَعَ الرَّجاءُ
وَضاقَتِ الاْرْضُ ، وَمُنِعَتِ السَّماءُ
واَنْتَ الْمُسْتَعانُ ، وَاِلَیْکَ الْمُشْتَکى ، وَعَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِی الشِّدَّةِ والرَّخاءِ ؛
اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد ، اُولِی الاْمْرِ الَّذینَ فَرَضْتَ عَلَیْنا طاعَتَهُمْ ، وَعَرَّفْتَنا بِذلِکَ مَنْزِلَتَهُم
فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلاً قَریباً کَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ ؛
یا مُحَمَّدُ یا عَلِیُّ یا عَلِیُّ یا مُحَمَّدُ اِکْفِیانی فَاِنَّکُما کافِیانِ ، وَانْصُرانی فَاِنَّکُما ناصِرانِ ؛
یا مَوْلانا یا صاحِبَ الزَّمانِ ؛
الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ ، اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی ، السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ ، الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَل ؛
یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ ، بِحَقِّ مُحَمَّد وَآلِهِ الطّاهِرینَ
وبرای سلامتی امام محبوب و مهربانمان

اَللّـهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِه فی هذِهِ السَّاعَةِ وَفی کُلِّ ساعَة وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْنا حَتّى تُسْکِنَهُ اَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طویلا .
*اللهم عجل لولیک الفرج*  
_____________________________    

۲۷ نظر موافقین ۹ مخالفین ۰
طلبه آینده

با همان متری که اندازه می گیرید اندازه گیری میشوید!

در نزدیکی ده ملا نصرالدین مکان مرتفعی بود که شبها باد می آمد و فوق العاده سرد می شد.
دوستان ملا گفتند: ملا اگر بتوانی یک شب تا صبح بدون آنکه از آتشی استفاده کنی در آن تپه بمانی،
ما یک سور به تو می دهیم و گرنه توباید یک مهمانی مفصل به همه ما بدهی !
ملا قبول کرد.
شب در آنجا رفت وتا صبح به خود پیچید و سرما را تحمل کرد و صبح که آمد گفت: من برنده شدم و باید به من سور دهید.
گفتند: ملا از هیچ آتشی استفاده نکردی؟
ملا گفت: نه، فقط در یکی از دهات اطراف یک پنجره روشن بود و معلوم بود شمعی در آنجا روشن است.
دوستان گفتند: همان آتش تورا گرم کرده و بنابراین شرط را باختی و باید مهمانی بدهی !
ملا قبول کرد و گفت: فلان روز ناهار به منزل ما بیایید. دوستان یکی یکی آمدند، اما نشانی از ناهار نبود !
گفتند: ملا، انگار نهاری در کار نیست !
ملا گفت: چرا ولی هنوز آماده نشده، دو سه ساعت دیگه هم گذشت باز ناهار حاضر نبود !
ملا گفت: آب هنوز جوش نیامده که برنج را درونش بریزم !
دوستان به آشپزخانه رفتند ببینند چگونه آب به جوش نمی آید !
دیدند ملا یک دیگ بزرگ به طاق آویزان کرده دو متر پایین تر یک شمع کوچک زیر دیگ نهاده ! !
گفتند: ملا این شمع کوچک نمی تواند از فاصله دو متری دیگ به این بزرگی را گرم کند !
ملا گقت: چطور از فاصله چند کیلومتری می توانست مرا روی تپه گرم کند ! ؟
شما بنشینید تا آب جوش بیاید و غذا آماده شود ! ! !
۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
طلبه آینده

شباهت آب با مومن و منافق

آب شکستنی نیست، کسی
نمی تواند بگوید آب را شکستم و خرد کردم. اما همین آب وقتی دور از تابش آفتاب قرار میگیرد، سرد و افسرده شده، و یخ زده و منجمد می گردد اینجاست که شکستنی شده و قابل خرد شدن می شود.
البته برای خرد کردن آب یخ زده هم راه بسیار است، یکی آنکه آن را بالا برده و محکم بر زمینی سخت و یا بر قطعه ای سنگ بکوبند.
و تفاوت مهم مومن و منافق همین است و در همین جاست. آنچنان که در روایات آمده است: مومن به آب می ماند.
یعنی مومن شکستنی نیست، زیرا پیوسته تحت تابش نور الهی است، بر خلاف منافق که همواره دور از خداست و از این رو سرد و افسرده شده و به انجماد کشیده می شود، و در نتیجه شکستنی خواهد شد.
(برگرفته از کتاب سلوک باران- محمد رنجبر)
۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
طلبه آینده

رهبرم, سید علی حسینی خامنه ای

بسیجیا شبیخون !
دل آقا نشه خون
جنگه ولی بی ترکش
با آرامش ؛ بی ارتش
کی گفته جنگ تمومه
خواب و خوراک حرومه
تازه شروعِ کاره
موشک شده ماهواره!
بجای شیمیایی
فیلمهای سینمایی
بجای تانک و موشک
شبهه و تردید و شک
بجای جنگ و جدل
سی دی های مبتذل
بجای جنگ و فریاد
اسلحه شد اعتیاد
میگن میخایم شاد باشیم
میخان که معتاد باشیم
حال و هوای تازه
نعشگی و خمیازه
خدا و دین غریب شد
دینداری هم عجیب شد
چفیه عار و ننگ شد
بد حجابی قشنگ شد
شهید شده فراموش
غیرتا گشته خاموش
اما ما ها بیداریم
از هرزگی بیزاریم
ماها آماده هستیم
سربندهامونو بستیم
سربند یا فاطمه
کارو میده خاتمه
با سربند یا عباس
با شور و عشق و احساس
با سربند یا حیدر
میشیم فدای رهبر


لبیک یا امام خامنه ای
۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
طلبه آینده